در سال 1200ه.ق.1786 م که ابتدای سلطنت آقا محمدخان قاجار بود، وارد اصفهان شد و باقرخان خراسکانی را به حکومت اصفهان مفتخر کرد. در مدت دو ماه در عراق توقف داشت مالیات شش ماه با پنج هزارتومان به خزانه شاهی پرداخت شد. خانوارهای افشاریه و ایلات اتراک و زند و هزاره و مافی و چاردولی را به مازندران کوچاند، سپس به کرمانشاه و گلپایگان رفت. آقا محمدخان که قصد تسخیر فارس را داشت پس از آن که از اجتماع احمدخان افغان در گلپایگان با خبر شد، دفع آنان را لازم شمرده و از اصفهان به عراق و ولایت بخیتاری عازم شد. رؤسای بختیاری به دستیاری ایل خود و گروهی از مردم گلپایگان و فراهان رأیت خودسری برافراشت و از اطاعت پادشاه قاجار سر باز زدند، و در روستای عسکران به مقابله برخاستند. آقامحمدخان که خود نیز در این جنگ شرکت نموده، و از آنجائیکه سپاه قاجار به مراتب از سپاه بختیاری قوی تر بود تاب مقاومت نیاوردند و عقب نشینی کردند. جعفر قلی خان و علی خان افشار سنگر آنها را محاصره نمودند. پس از زد و خورد و کشته شدن جمعی از دو طرف ابدال خان و جمعی دیگر از سران بختیاری گرفتار شدند و به حکم آقا محمدخان قاجار ابدال خان را گردن زدند گروهی از بختیاریها که سردار خود را گرفتار و در بند دیدند جنگ و خونریزی را بیهوده دانسته و بواسطه نامه و پیام از در آشتی در آمده و شاه قاجار از تقصیرات آنان گذشت(1)
گارثویت ،جن راف ، تاریخ سیاسی و،اجتماعی بختیاری ،ترجمه مهراب امیری تهران نشر سهند 1373 ، چاپ اول ، ،صص196 – 195
در سال 1240ه.1824 و 1825م. فتحعلی شاه قاجار با لشکر بسیار زیادی راه اصفهان را در پیش گرفت. تا آن کسان که با زیر دستان و رعایا طریق جور ستم برده اند به سزای اعمال خود برساند زیرا از علمای اصفهان نیز نوشته هایی چند در مورد تجاوز و طغیان اهل و عشیره حاجی هاشم خان به دست شاه رسیده بود. فتحعلی شاه پس از ورود به اصفهان حاجی هاشم خان را دستگیر و از هر دو چشم نابینا کرد و دستور داد امین الدوله در تأدیب حاجی هاشم خان مسامحت کرده و اگر بخواهد از محل خود ساقط نشود بایستی پنجاه هزار تومان به خزانه دولت واریز کند.
محمدعلی میرزا متخلص به دولتشاه با حکم پادشاه قاجار مأمور شد تا به خوزستان و لرستان بختیاری سر و سامان بدهد. لذا اواخر پائیز به طرف طوایف بختیاری حرکت کرد. میرزا اسدخان بختیاری که در شجاعت و شهامت سرآمد همه بود و دور و نزدیک از هیبت شمشیرش برخود می لرزیدند و ترک و تاجیک به امید بخشش کمر بندگی به او بسته بودند و از آنجائیکه با شیر مبارزه کرد و شیر را کشته، به شیرکش معروف بود. با پشتیبانی مردم بختیاری که از او اطاعت می کردند روز به روز بر شوکت و عزت خود می افزود و در کوهسار بختیاری قلعه برزگی ساخت و از هیچ پادشاهی فرمانبرداری نمی کرد و از امر پادشاهان ایران سرپیچی می کردند.
بازدید دیروز : 53
کل بازدید : 276245
کل یاداشته ها : 89