خاستگاه بختیاری
جمعی از پژوهشگران و مردم شناسان، بختیاری ها و لرها را ایرانی الاصل می دانند. به طوری که هنری لا یارد در سفر نامه خود در مورد ایل بختیاری معتقد است که در نگاه اول با توجه به ایثار گریها ی قوم بختیاری و قدرت شگرف آنها در مبارزات علیه ستمگران تاریخ آورده است. بختیاریها از نوادگان کاوه آهنگر، مبارز و مجاهد و ایثار گر تاریخ ایران باستان می باشند که نقش بسزایی در سرنگونی ضحاک خونخوار داشت. در نظریه ای دیگر به استناد سنگ نوشته هایی که در ایذه (مال میر ) بدست آمده از این موضوع چنین استنباط می شود که بختیاریها از نژاد مردی بنام بختیار می با شند که همراه افراسیاب پادشاه خود کامه و افسونگر توران برای تصرف قلمرو گشتاسب پادشاه ایران از سلسله پیشدادیان آمده بود . هنری لایارد در نظریه دیگر معتقد است بختیاریها در زمان داریوش سوم آ خرین پادشاه سلسله هخامنشی به این منطقه آ مده و در صورتی بنا به اعتقاد هونوم شیندلر بختیاریها در آن زمان در سرزمین آنزان می زیستند. ([1])
ابن بطوطه جهانگرد معروف مراکشی در مورد وجه تسمیه بختیاری این نظریه را داده است. در هجاریهای ایذه وشوش به تصاویری از مردمی آریایی بر می خوریم که طرز لباس پو شیدنشان و شیوه آرایش زلف و ریش و طریقه بد ست گرفتن سلا حشان شبیه به بختیاریها ی امروزی می ماند.([2])
لوریمر یکی از مستشرقین درباره زبان و لهجه بختیاریها پژوهشی کرده، براساس مشخصات جسمی و روحی و عادات، ایشان را ایرانی الاصل می داند و معتقد است که پناهگاه کوهستان، بختیاری را از حمله اعراب محفوظ داشته. بابن و هوسه در سفر نامه خود در باره بختیاریها چنین نوشته است:« خان بختیاری دو سه نفر از بختیاریها به ما دادند که ما را به مال میر از راه شوشتر برسانند. آنها دارای صورتهای قوی جثه و مردانه و با تناسب بودند، زلف هایشان بلند، سرشانه های بی ریخت، کلاه نمدی و پارچه پشمی بر تن داشتند.» کلاً در میان طوایف ایرانی بختیاریها از هر جهت رشید و مردانه هستند.
ارنلد ویلسون افسر ارتش انگلیس در سالهای 1884- 1944م. در سفر نامه خود هنگام ملا قات با علی مردانخان می گوید: در هیج کجای دنیا کسی رابه این یال و کوپال و هیولای غول پیکر نظیر این چهار نفر ندیدم، اینان برای دسته پیاده نظام افراد خارق العاده هستند. ([3])
سر لشکر رزم آرا در جغرافیای نظامی ایران، اصفهان و بختیاری می نویسد: بختیاریها دارای جثه های قوی بوده و به صحرا گردی و کوه نوردی علاقه بسیار دارند. در تیراندازی، سوارکاری، جنگجویی و پرتاب وزنه های سنگین مهارت بسزایی دارند.([4])هرودوستی می نویسد: بختیاریها از نژاد اصلی قدیم ایرانیا نند که در انقلاب دوم دنیا که موجب نقل نفوس از نقطه ای به نقطه دیگر شد، در جزء احفاد نوح علیه السلام به اطراف عالم پراکنده شده یعنی از نزول سفینه که مرتفعات ارمنستان و جبل آرا رات ( آغوی داغ ) باشد رو به مشرق حرکت نمودند. ارمنستان بعد از طوفان جزء ایالت ایران شده، آران اصل و ریشه [کلمه] ایران است.([5]) پرفسور جن. راف گارثویت در باره وجه تسمیه بختیاری یر این عقیده است که تشابه گویش های بختیاری و رابطه نزدیک آنها با زبان فارسی موید آن است که بختیاریها مدتهای مدیدی در این سرزمین سکونت گزیدهاند و برای اثبات نقل خود لباس بختیاریها را با تن پوش مجسمه دیپگیئه که در زمان هخامنشی و سامانی بر روی صخره ها کنده شده و به جای مانده است مقایسه می کنند.
خانم دکتر الیزابت مکین روز ریشه و منشاء نژاد مردم بختیاری را جز اسرار میداند و معتقد است که این راز در آینده نیز به همین گونه محتوم خواهد ماند. همانطور که کرزن گفته است ف این یکی از معماهای لاینحل و راز های بازگو نشده تاریخ ایران است.([6]) بختیاریها عمومأ مردمانی سخت کوش و فعال هستند و به مبانی و اصول اخلاقی و قومی خود پایبند هستند. به گمان من بختیاریها در مقایسه با مردمان کوه نشین قدیم خودمان، با سواد ترند. صورت جلسه ای از سال 1545.م. در دست است که از هیجده تن روسای کوه نشین انگلستان حاضر در آن نشست کسی دیده نمی شد که بتواند امضاء خود را پای صورتجلسه بگذارد.([7])
منطقه بختیاری از نظر تاریخی
بختیاریها شاخه ای از الوار هستند که در تاریخ ایران به « لر بزرگ» مشهورند و در منطقه بختیاری کنونی سکونت دارند. در عصر صفویه نام بختیاری از کلمه «بختیار وند»که یکی از طوایف مهم آنها است بر روی لر بزرگ نهاده شد. هر چندکه منابع تاریخی دراوایل قرن هشتم نام بختیاری را متذکر شده اند.([8])قبایل بختیاری و فیلی در کوهستانهایی که از اصفهان گرفته تا شوشتر تا قریب کرمانشاهان میرود سکنی دارند . بختیاریها و بعضی از قبایل دیگر را می توان گفت که هرگز بکلی در تحت اطاعت سلاطین ایران نبوده اند و در مقابل جبال منعیه تا هنوز بر عادات رسوم خود روزگار می گذرانند و در اداره امور داخلیه چندان اعتنایی به حکام و اعوان حکومت ندارند بلی به جهت اینکه از اراضی جفه که در دامنه کوهستان ایشان واقع است بهره داشته باشند قدری سرباز و قلیلی مالیه می دهند.([9])
بختیاریها از نظر تاریخی گاهی جزء استان فارس و زمانی جزء حکومت خوزستان بود، زیرا تاریخ بختیاری در این باره می نویسد:
«در اوایل سلطنت فتحعلی شاه ، بختیاری جزء خاک فارس بود و رود کارون حد فاصل بین فارس و خوزستان بود ، از سال 1252 ق. بختیاری گاهی جزءفارس و گاهی جزء حکومت خوزستان بود .»([10])
محدوده سرزمین بختیاری در زمان قاجار گسترش یافت چنان که محمد تقی خان چهار لنگ از تیره کنورسی (کیان ارثی )و یکی از اعقاب علی مردان خان بختیاری دهات متعددی را در نواحی فریدن و بربرود خریداری کرد. همچنین نامبرده مناطق شوشتر و رامهرمز را به تصرف خود در آورد و بدین سان محدوده بختیاری از شمال و جنوب گسترش یافت.([11])سرزمین پهلوی در طول حکمرانی سلسله پهلوی مورد تجزیه قرار گرفت و در این میان مناطق وسیعی از آن ضمیمه استانهای خوزستان، لرستان و اصفهان گردید .
آقای احتسابیان مرزهای بختیاری چهارلنگ و هفت لنگ را چنین شرح داده است: بختیاری چهارلنگ آخرین قسمت ولایت بروجرد بختیاری چهارلنگ است حدودش از شمال خاک چاپلق (ازنا)، از سمت مشرق خاک گلپایگان و خوانسار و مقداری از خاک اصفهان و از جنوب بختیاری هفت لنگ و از سمت مغرب خاک سیلاخور سفلی و لرستان می باشد (جغرافیای نظامی ایران ص 258).([12]). نامبرده سپس در باره مرزهای بختیاری هفت لنگ خاطر نشان ساخته است که "محال بختیاری هفت لنگ واقع است بین ایالت فارس و ایالت اصفهان و ایالت خوزستان و لرستان."دراواسط زمامداری رضاشاه ضمن آنکه مناطق وسیعی از بختیاری به خوزستان پیوست، بقیه آن به صورت فرمانداری شهرکرد، بختیاری و سپس تبدیل به فرمانداری کل چهارمحال و بختیاری گردید.([13])
1- احمدی اورک ، امیر حسین ، گلچینی از تاریخ و فرهنگ بختیاری ، ص 16
3 – سر داراسعد ، علیقلی ، تاریخ بختیاری ، ص 47
5 – مکین روز ، الیزابت ، با من به سرزمین بختیاری بیایید ، ص 39
7– صفی نژاد ، جواد ، عشایر مرکزی ایران ، ص 103
8 – سرجان ملکم ، تاریخ ایران ف ج2 ، ص 236
9 – صفی نژاد ، جواد ، عشایر مرکزی ایران ، ص 107
10– امان الهی بهاروند ، سکندر ، قوم لر ، ص 96
12 – صفی نژاد ، جواد ، قوم لر ، ص 105
بازدید دیروز : 9
کل بازدید : 280569
کل یاداشته ها : 89